خاطرات
|
|
||
1- در رویاهایم دیدم با خدا گفتگو می کنم. خدا پرسید: تو می خواهی با من گفتگو کنی؟ من در پاسخش گفتم: اگر وقت دارید؟ خدا خندید: وقت من بی نهایت است... در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟ پرسیدم: چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد؟ خدا پاسخ داد: کودکی شان. این که آنها از کودکی شان خسته می شوند، عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت ها، آرزو می کنند که کودک باشند. ...این که آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را به دست آورند. این که با اظطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند و بنابراین نه در حال، زندگی می کنند و نه در آینده. این که آنها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نمی میرند و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند. 2- خدا را شکر که مالیات می پردازم. این یعنی شغل و درآمدی دارم. موضوع مطلب : |
![]() آرشیو وبلاگ
![]() آخرین مطالب
پیش به سوی اسکار
یا حسین غریب مادر فوتبال ما جهانی شد! بن بست ناآرامی در انگلیس و یک شباهت ناصر حجازی هم رفت بازیگر سینما و تلویزیون همچنان در بازداشت متشکرم! نوروز 90 و 4 شوک دولت حسنی مبارک در آستانه سقوط خودکشی علیرضا پهلوی خداحافظ ای برادر زینب چیزی شبیه فاجعه 5 طلا در روز پنجم مسلمان واقعی کیست؟ لیست آخرین مطالب ![]() پیوندها
.:: رایحه ::.
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ .: شهر عشق :. بوی سیب BOUYE SIB روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز گروه اینترنتی جرقه داتکو Sea of Love مذهب عشق پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان علمی دانستنیها بدن سازی عکس... عشق یعنی در فراقش سوختن دهاتی دکتر علی حاجی ستوده anzalichi امین نورا (پسر سیستان) وقایع درآمد بالا و سالم در اینترنت تا ریشه هست، جوانه باید زد... طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی یاران باران آخرین خبرها last news مهاجر سرزمین آرزو بهترین قالب های وبلاگ ![]() آمار وبلاگ
بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 22 کل بازدیدها: 275217 |
||